سفارش تبلیغ
صبا ویژن
[ و درباره فرموده خدا « إنَّ اللَّهَ یَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَ الْإحْسانِ » گفت : ] عدل انصاف است و احسان نیکویى کردن . [نهج البلاغه]
 
شنبه 95 دی 25 , ساعت 10:2 صبح

اعتماد به قول آمریکا را اگر خطای محاسباتی ندانیم، چه عنوانی شایسته آن است؟ خطای محاسباتی است که باعث می‌شود از تجربه قول دادن و عمل نکردن آمریکایی‌ها در چهار ماه پیش درس نگیریم.

خبرگزاری فارس: خطا، چند بار؟!

 روزنامه «کیهان» در سرمقاله شماره امروز خود نوشت:

رهبر معظم انقلاب اسلامی نخستین بار 16 تیرماه 1393 در دیدار مسئولان نظام، به موضوع کلیدی تلاش دشمن برای «ایجاد خطای محاسباتی» اشاره کرده و از آن به عنوان اصلی‌ترین هدف استکبار در مقابل جمهوری اسلامی یاد کردند. این موضوع از چنان اهمیتی برخوردار بود که حدود دو هفته پس از آن نیز در دیدار با دانشجویان باز هم نسبت به این قضیه هشدار داده و فرمودند؛ «هدف اساسى دشمن این است که در دستگاه محاسباتى ما اختلال ایجاد بکند. دستگاه محاسباتى وقتى دچار اختلال شد، از داده‌‌هاى درست، خروجى‌‌هاى غلط به‌‌دست خواهد آورد؛ یعنى تجربه‌‌ها هم دیگر به درد او نخواهد خورد. وقتى دستگاه محاسباتى خوب کار نکرد، درست کار نکرد و محاسبه درست انجام نگرفت، تجربه‌‌ها هم دیگر به کار نمى‌‌آید.»
نگاهی به برخی تحولات و قضایای اخیر در کشور گویای این واقعیت است که تلاش دشمن در این زمینه بشدت ادامه دارد و شواهدی در دست است که نشان می‌دهد موضوع «خطای محاسباتی» را باید جدی‌تر گرفت و برای پیشگیری از آن، در سطوح مختلف چاره‌اندیشی و برنامه‌ریزی عملی کرد.
اوایل مهرماه سال جاری بود که رئیس جمهور محترم کشورمان پس از بازگشت از اجلاس مجمع عمومی سازمان ملل متحد در جمع خبرنگاران گفت؛ آمریکا قول داده است به تعهدات خود در برجام عمل کند. آقای روحانی چند روز پیش از آن نیز در سخنرانی مجمع عمومی، نسبت به بدعهدی‌های آمریکا اعتراض کرده بود. چند روز بعد دولت آمریکا رسماً به اعتراضات ایران پاسخ داد و گفت واشنگتن به همه تعهدات خود عمل کرده است! حال با گذشت یک سال از روز اجرای برجام - همان روزی که قرار بود همه تحریم‌ها یکباره لغو شوند- و چهار ماه از اعتراض ایران و قول کذایی آمریکایی‌ها، تیم هسته‌ای کشورمان هفته گذشته موضوع بدعهدی‌ها و نقض برجام از سوی آمریکا را در ششمین نشست کمیسیون مشترک برجام مطرح و نسبت به آن اعتراض کرد. موضوع اصلی اعتراض تمدید تحریم‌های 10 ساله علیه ایران - موسوم به قانون آیسا- بود.
نتیجه این اعتراض هم قابل توجه است. بیانیه پایانی به شکلی تنظیم شده که گویا هیچ اتفاقی رخ نداده و اصلاً اعتراضی وجود نداشته است. مسئولان کشورمان نیز می‌گویند آمریکایی‌ها قول داده‌اند تحریم‌های آیسا اجرایی نشده و ضربه‌ای به برجام نخواهد زد! اعتماد به قول آمریکا را اگر خطای محاسباتی ندانیم، چه عنوانی شایسته آن است؟ خطای محاسباتی است که باعث می‌شود از تجربه قول دادن و عمل نکردن آمریکایی‌ها در چهار ماه پیش درس نگیریم.
همین خطای محاسباتی باعث می‌شود برخی از مسئولان بلندپایه دولتی و نمایندگان مجلس در مراسم تحویل یک فروند ایرباس حضور یابند و جشن و پایکوبی به راه بیندازند. اگر اسیر جوگیری و فضاسازی‌ها نشویم و نگاه درستی به صحنه داشته باشیم، طبق برجام طرف مقابل لیستی طولانی از تعهدات را نسبت به ایران داشته که اجازه فروش هواپیما تنها یکی از آنهاست. ایران قرارداد خرید 100 هواپیما را با ایرباس امضا کرده و حال یکی از این 100 فروند تحویل ایران شده است. وقتی مشاور رئیس جمهور مدعی است هواپیماها نصف قیمت خریداری شده، مشمول «اسنپ بک» -بازگشت خودکار تحریم‌ها- نمی‌شود و در نتیجه ایران به خریداری حرفه‌ای! تبدیل شده است، طرف مقابل چه فکری می‌کند و چه تصوری خواهد داشت؟ وبسایت رادیو فرانسه  (مالک ایرباس) 19 مهر 1392 حق داشت، بنویسد؛ «ارزیابی غرب از وضعیت کنونی دولت روحانی، تعامل با فروشنده بدهکار و مشتاقی است که خود را ناگزیر از فروش حقوق ملی می‌بیند. بر پایه این جمع‌بندی اگر خریدار صبور باشد، شرایط فروشنده را دشوارتر می‌کند و در همان حال قیمت فروش را کمتر خواهد کرد».
برخورد این روزهای روزنامه‌های زنجیره‌ای و جریان مدعی اصلاحات چه در فضای رسمی رسانه‌ای و چه در فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی با صداوسیما نیز از منظر خطای محاسباتی قابل توجه و تامل است. (این خط سالهاست به صورت غلیظ‌تر و عریان‌تر از سوی ضدانقلاب خارج‌نشین دنبال می‌شود.) این جریان از یک سو مدعی است صداوسیما جایگاه و پایگاه خود را در میان افکار عمومی از دست داده و مخاطب آن ریزش کرده است و از سوی دیگر چند روزی است به شدت این رسانه را به باد ناسزا گرفته که چرا در ماجرای فوت مرحوم آیت‌الله هاشمی رفسنجانی چنین و چنان نکرده است! (بررسی و نقد آسیب‌شناسی و نقد برخورد این سازمان با این قضیه البته ماجرای دیگری است و به عنوان یک موضوع مستقل، قابل تحلیل) به راستی اگر صداوسیما در میان افکار عمومی جایگاهی ندارد، این همه نگرانی و جنجال و فحاشی برای چیست؟! آنها صداوسیما را بوقی برای اهداف خود می‌خواهند. بوقی که عقلانیت و دوراندیشی را تعطیل و با موج‌های گذرا و غیرواقعی همراه شود. نمونه بارز آن در ماجرای مذاکرات هسته‌ای بود که اگر در میان جوش و خروش حامیان توافق، در بدترین ساعت پخش و فلان شبکه مهجور سیما، کسی انتقادی هرچند اندک مطرح می‌کرد، صداوسیما به ایستادگی مقابل بهشت موعود توافق هسته‌ای متهم می‌شد! آیا هدف از این جوسازی‌ها چیزی جز ایجاد خطای محاسباتی در اصلی‌ترین ابزار رسانه‌ای کشور است؟ آن روز سینه چاک کردن و دمیدن در دستاوردها و چشم‌انداز خیالی برجام مد بود و امروز باید تحویل یک هواپیما را قدر دانست و بر صدر اخبار و تحلیل‌ها نشاند، و الا حرکت در خلاف مسیر رودخانه است و باعث انزوا و دوری و دلخوری مردم می‌شود!
اما شاید بتوان گفت مردم قابل تامل‌ترین و در عین حال غم‌انگیزترین سطح از اهداف ایجاد خطای محاسباتی هستند. سخن در این زمینه بسیار است اما خلاصه آن که مردم را به سمتی می‌کشانند که به جای تلاش و حرکت و تغییر در وضع موجود، بنشینند و منتظر باشند تا دستی از غیب برون آید و کاری بکند! برجامی بیاید و تمام مشکلات کشور از آب‌خوردن گرفته تا اشتغال و صنعت و کشاورزی و حتی آلودگی هوا را حل کند. در این سطح، نه تنها سعی می‌شود پتانسیل‌های درونی مغفول واقع شوند بلکه حتی همین رفتار نسبت به ضعف‌ها و موانع واقعی نیز انجام می‌گیرد. هفته گذشته رهبر معظم انقلاب در دیدار جمعی از مردم قم «بی‌انگیزگی، ناامیدی، بی‌حالی، بی‌نشاطی، تنبلی، سیاست‌های غلط، رفتارهای بد، اختلافات گوناگون، و تنگ‌نظری» را دشمن درونی معرفی کردند. وقتی محاسبات خطا شد، برای رفع این نواقص و کاستی فکر و اقدامی نمی‌شود - دشمن داخلی نادیده گرفته می‌شود- و دشمن خارجی در حرکتی وارونه تبدیل به دوست شده و ناجی مشکلات معرفی می‌شود! مردمی که باید ضعف‌های درونی خود را رفع کرده و با اتکا به پتانسیل‌های بسیارشان، آستین برای آبادانی دین و دنیای خود بالا بزنند، منتظرند که دستی از غرب برون آید و همه چیز را سامان دهد.
دشمن به شدت و بی‌وقفه در حال تلاش برای ایجاد خطای محاسباتی در مردم، مسئولان و رسانه‌های کشور است. وقتی خطای محاسباتی ایجاد شد، فرد مسئول یا رسانه مذکور صرفاً کارایی مطلوب خود را از دست نمی‌دهد بلکه خود به عنصری برای ایجاد خطای محاسباتی در دیگران تبدیل می‌شود. چیزی شبیه بیماری‌های مسری مانند وبا و... که فرد مبتلا علاوه بر اینکه خود درگیر عوارض بیماری است، اطرافیانش را نیز بیمار و درگیر می‌سازد. تراژیک‌ترین بخش داستان آنجاست که از همان دستی که خود عامل کشنده بیماری را شایع کرده، طلب درمان نیز داشته باشیم!

محمد صرفی



لیست کل یادداشت های این وبلاگ